English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (8714 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stanchion U میلههای عمودی ناو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chart U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts U گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
bar chart U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
bar graph U گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
columnar U گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
histogram U گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
Other Matches
mixers U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer U انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
buckets U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket U جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
standards U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standard U دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
vertical redundancy check U بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
picket fence U جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
connections U میلههای رابط
maples U میلههای بولینگ
parallel bars U میلههای پارالل
net posts U میلههای تور
grates U میلههای اهنی
grate U میلههای اهنی
grated U میلههای اهنی
leaving U میلههای جامانده
split U میلههای باقیمانده
leave U میلههای جامانده
seal bars U میلههای اب بندی
rods of corti U میلههای کورتی
four horsemen U جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
grates U پنجره میلههای اهخنی
grate U پنجره میلههای اهخنی
seat bars U میلههای تکیه گاه
grated U پنجره میلههای اهخنی
driving bit U هویزه میلههای اسب
bacillary U بشکل میلههای کوچک
bacillar U بشکل میلههای کوچک
cross barred U دارای میلههای عرضی
ended U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
spiller U انداختن تمام میلههای بولینگ با
end U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
setup U وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
wicketkeeper U توپگیر مدافع میلههای کریکت
hig low jack U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
ends U میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
gridiron U خطوط یا میلههای فلزی مشبک
hand U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
handing U میلههای تسخیرشده حریف در پایان
pin deck U قسمت زیر میلههای بولینگ
converted U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
convert U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
sour apple U ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
converts U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converting U انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
dead wood U میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
studs U زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
half worcester U ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
big four U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
golden gate U پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
bedpost U ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
pocket split U باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
throw out U سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
double pinochle U ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
foundation U انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
pick a cherry U ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
grid U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grids U بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
fill U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fills U تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pinspotter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pumpkin U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins U پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pinsetter U وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
take guard U وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
blows U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
baby split U وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
blow U ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
wood U چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pits U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit U منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
worcester U باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pinfall U تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
count U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
chopsticks U میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
sashes U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
counted U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
sash U قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
count U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting U تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counts U حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
crankpin U قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
spread eagle U سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
straight U عمودی
straighter U عمودی
straightest U عمودی
erects U عمودی
erecting U عمودی
upright U عمودی
erected U عمودی
erect U عمودی
righted U حق عمودی
plumb lines U خط عمودی
plumb line U خط عمودی
right U حق عمودی
righting U حق عمودی
perpendecular U عمودی
lineal U عمودی
othogonal U عمودی
perpendicular U عمودی
vertical U عمودی
on end U عمودی
normal acceleration U شتاب عمودی
joint drain U زهکش عمودی
linal descent U وارث خط عمودی
apeak U بحالت عمودی
erectness U حالت عمودی
vertical U عمودی [ریاضی]
Y direction U حرکت عمودی
y axis U محور عمودی
whip stall U حرکت عمودی
verticality U حالت عمودی
vertical synchronizing U همزمانساز عمودی
vertical scrolling U چرخش عمودی
vertical recording U ضبق عمودی
vertical mobility U تحرک عمودی
vertical justification U تنظیم عمودی
vertical justification U تطابق عمودی
vertical interval U فاصله عمودی
nosedive U فرود عمودی
nosedived U فرود عمودی
near vertical U تقریبا عمودی
hammer-post U تیر عمودی
door-post U [تیر عمودی در]
crown-post U تیرک عمودی
brise-soleil U کرکره عمودی
brise-soleil U پرده عمودی
nosediving U فرود عمودی
nosedives U فرود عمودی
vertical merger U ادغام عمودی
vertical integration U ادغام عمودی
vertical growth U رشد عمودی
perpendicularity U حالت عمودی
perpendecular U خط عمودی یا قائم
out of the perpendicular U غیر عمودی
orthotropism U رویش عمودی
orthogonality U حالت عمودی
orthogonal rotation U چرخش عمودی
out of plumb U غیر عمودی
off plmb U غیر عمودی
normal force U نیروی عمودی
normal force U تلاش عمودی
plumbness U حالت عمودی
portraint orientation U تمایل عمودی
vertical force U نیروی عمودی
vertical expansion U گسترش عمودی
vertical equity U برابرسازی عمودی
vertical equity U عدالت عمودی
vertical combines U ترکیب عمودی
vertical axis U محور عمودی
vertical antenna U انتن عمودی
vertical adjustment U تنظیم عمودی
tap root U ریشه عمودی
normal axis U محور عمودی
apeak U عمودی قائم
aplomb U حالت عمودی
profiles U برش عمودی
profiling U برش عمودی
plumb U شاقول عمودی
booms U ستون عمودی
lineal U عمودی اجدادی
cliffs U صخره عمودی
riser U سیم عمودی
cliff U صخره عمودی
stringer U تراورس عمودی
stringers U تراورس عمودی
angle socket سرپیچ عمودی
profiled U برش عمودی
booming U ستون عمودی
profile U برش عمودی
boomed U ستون عمودی
boom U ستون عمودی
vertical application U برنامه کاربردی عمودی
jamb U تیر عمودی چارچوپ
rudder U مکان عمودی متحرک
crown-strut U [شمع پشتبند عمودی]
jambs U تیر عمودی چارچوپ
serrated vertical pulse U ضربه عمودی دندانهای
taproot U ریشه عمودی اصلی
rudders U مکان عمودی متحرک
vertical stabilizer U تیغه یا باله عمودی
profile U نیمرخ برش عمودی
profiled U نیمرخ برش عمودی
door-jamb U [تیر عمودی چارچوب در]
profiles U نیمرخ برش عمودی
profiling U نیمرخ برش عمودی
Y coordinate U مختصات بردار عمودی
y axis U بردار عمودی گراف
vrc U بررسی افزایش عمودی
vertically adjustable قابلیت تنظیم عمودی
vertical tab U جدول بندی عمودی
vertical cliffs U صخره های عمودی
stairwell U پله کان عمودی
stairwells U پله کان عمودی
Recent search history Forum search
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com